• وبلاگ : ...شلغم نپخته ايي از افکارم...
  • يادداشت : مهاجر
  • نظرات : 1 خصوصي ، 8 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    در يک روز چند بار خيلي دوستت دارم


    يکبار وقتي که هوا بَرَم مي دارد، پس قدم مي زنيم


    وقتي که خوابم مي آيد و آنگاه تو مي آيي


    يکبار وقتي که باران ناز مي کند ، دلِ ناودان مي شکند و مي بارد


    وقتي که شب شروع مي شود ، تمام مي شود


    يک بار ديگر هم دوستت دارم !


    بار آخر که در يک روز دوستت دارم باقي روز است